آسفالت راه روستاهاي قره آغاج و ماراللو در بخش انگوت

آسفالت راه روستاهاي قره آغاج و ماراللو در بخش انگوت

راه روستاهای قره‌آغاج و ماراللو در بخش انگوت با صرف پنج میلیارد ریال آسفالت شد.


به گزارش موج، رئیس اداره راه و ترابری گرمی با اعلام این خبر اظهار داشت: آسفالت راه روستاهای بالای 50 خانوار در اولویت برنامه‌های این اداره قرار دارد.
وی همچنین از آغاز عملیات آسفالت جاده ارتباطی روستاهای پیره نی - کلندشت درشهرستان کوثربااعتبار سه میلیارد و 500 میلیون ریال خبر داد.




منبع: خبرگزاری موج

تصاوير تولون در گوگل

تولون ديار فرموش نشدني
روستای تولون از روبرو 
مراسم تعزیه تولون
 لاله هاي بهاري تولون 
گرمی - روستای تولون
تولون- ايسمي خان باغي 
تولون از بالاي كوه
زمستان-مسجدتولون 
گرمي -تولون
رودخانه تولون
پایگاه عکس تولون
دانش آموزان ابتدايي تولون 
 
مزار شهداي تولون
تولون Tolon -محرم۸۹ 
روستاي تولون- مه آلود 
 
گرمي -تولون
شهر تولون
 
زمستان كوههاي تولون

تعزیه و تعزیه خوانی

تعزیه و تعزیه خوانی    



    سوگواری
 و مدیحه سرائی
و موسیقی ایرانی



تعزيه يا شبيه‌خوانى در اصل نمايشى است برپايه قصه‌ها و روايات مربوط به زندگى و مصائب خاندان پيامبر اسلام و بخصوص وقايع ماه محرم سال ۶۱ هجرى در کربلا براى امام حسين (ع) و خاندانش. ابتدا دسته‌هايى وجود داشتند که از برابر تماشاچيان مى‌گذشتند و با سينه زدن، زنجير زدن و کوبيدن سنج و نظاير آن و حمل نشانه‌ها و علم‌ها و نيز هم‌آوازى و هم‌سرایى در خواندن نوحه، ماجراى کربلا را به مردم يادآورى مى‌کردند. در مرحله بعد آوازها کمتر شد و نشانه‌ها بيشتر و يکى دو واقعه‌خوان ماجراى کربلا را نقل مى‌کردند و سنج و طبل و نوجه آنها را همراهى مى‌کرد. چندى بعد، تعدادى از نقالان، چند شبيه يا لباس‌هاى نزديک به واقعيت، شبيه‌سازى مصائب خود را شرح مى‌دادند. در مرحله بعد، شبيه‌ها با هم گفت و شنيد مى‌کردند. بعد بازيگران پديد آمدند. در آخرين نيم قرن دوره صفويه، تعزيه تحول نهائى خود را طى کرده و به شکلى که مى‌شناسيم در آمد.بدليل حفظ حرمت، فقط مردان در اين دسته‌ها حضور مى‌يافتند و نقش زنان را جوانان کم سال بازى مى‌کردند.

در ابتداى دوره قاجاريه، تعزيه، بدليل حمايت شاهان و طبقه مرفه جديد بازرگان و سياسي، دامنه‌دار تر شد. بعدها در نمايش‌خانه‌هاى موقت بنام تکيه يا حسينيه اين نمايش‌ها اجرا مى‌شدند. تاريخ دقيق ساختمان يکى از اين تکيه‌هاى ثابت يعنى تکيه نوروزخان، ۱۱۷۷ ه.ش ، مقارن اوايل سال‌هاى سلطنت فتحعلى‌شاه است. در نخستين مراحل تعزيه، بسيارى از نقالان مذهبى و غيرمذهبى به بازى در آن پرداختند. به اين ترتيب تعزيه از مايه و سبک نقالى تاثير گرفت. تعزيه در دوره ناصرالدين‌شاه قاجار به اوج خود شکوه و توسعه خود رسيد. ساختمان مدور تکيه دولت در چهار طبقه، مجلل‌ترين نمايش‌خانه‌هاى تعزيه بوده است. همينطور مى‌توان از تکيه شاهي، تکيه ولى‌خان، سپهسالار، تکيه قورخانه، تکيه سرچشمه، تکيه عزت‌الدوله، تکيه نوروزخان، تکيه چهل تن، تکيه سيد ناصرالدين‌و ... ياد کرد.

متن تعزيه يا تعزيه‌نامه، اغلب به شعر بود و شعر تعزيه عاميانه بود. زمينه شعرى تعزيه را رسم مرثيه‌سرايى ايجاد مى‌کرد و وقايع و داستانش را اساطير و حماسه‌هاى مذهبى که از طريق نقالى مذهبى به او رسيده بود، تشکيل مى‌داد. از اوايل دوره ناصرالدين‌شاه نوعى مقدمه به تعزيه اضافه شد که پيش‌واقعه خوانده مى‌شد. کم‌کم شکلى از تعزيه با رنگ هزل و مضحکه و مسخره بوجود آمده که ”گوشه“ نام گرفت، گوشه تعزيه نامه‌اى بود تفننى و فکاهى که افراد آن اشخاص اساطير مذهبى اسلامى بودند. هر تعزيه‌نامه کامل را يک مجلس يا دستگاه مى‌گفتند و به اشخاص بازى شبيه گفته مى‌شد. به کارگردان نيز تعزيه‌گردان يا شبيه‌گردان يا استاد مى‌گفتند. پس از دوره ناصرالدين‌شاه از اهميت و جلال تعزيه کم‌کم کاسته شد، اما عموميت آن محفوظ ماند. در دوره محمدشاه و احمدشاه ، تعزيه تدريجا حمايت اشراف را از دست داد. در تعزيه موسيقى جايگاه مهمى داشت و تعدادى سنت در موسيقى از طريق اجراى تعزيه بوجود آمد. يکى از ازرش‌هاى نمايشى آوازهاى تعزيه در آن بود که قطعه‌ها و مقام‌هاى موسيقى با موضوع و شخص انطباق مى‌يافت.دسته‌هاى نوازنده موسيقى در هيئت‌هاى هفت يا هشت نفرى قرار مى‌گرفتند و سازها عبارت بود از شيپور، ني، قره‌ني، طبل، دهل، کرنا و سنج.

اثر چندین عامل موسیقایی را می توان در موسیقی تعزیه یافت که مهم ترین آنها تقسیمات موسیقی ایرانی است که اجزای اصلی آوازهای تعزیه را شکل می دهد. در اکثر شهرها برای شبیه سازی ، ردیف خاصی را سرمشق قرار می دهند. مثل شبیه سازی حضرت عباس = چهارگاه حر = عراق . آوازهای دشتی و شوشتری ، بیشترین کاربرد را در آوازهای مذهبی و تعزیه دارند. در بین آنها موسیقی ای که در مناطق مختلف ایران اجرا می شود نقش مهمی در تعزیه دارد. در کنار تعزیه هایی که در مناطق مرکزی و قسمتی از پایتخت اجرا می شود ، تعزیه در فارس ، گیلان ، مازندران ، آذربایجان کومش ( سمنان ، دامغان و شاهرود ) لرستان و کرمانشاه و بوشهر به وسیله آوازهای محلی در کنار تقسیمات موسیقایی ایرانی همراهی می شود. هر کسی می تواند به راحتی حضور موسیقی سنتی ایرانی را در اکثر تعزیه ها در شکل آواز یا موسیقی دستگاهی تعزیه که به وسیله آلات موسیقی چون بوق و نی و کرنا و ... اجرا می شود ، تشخیص دهد.

سوگ‌ها و عزاهاى عمومى و خصوصى، استان سيستان وبلوچستان :


مردم سيستان و بلوچستان پيرو دين مبين اسلام هستند. در سيستان بيشتر مردم شيعه اثنى عشرى و عده‌اى نيز مذهب تسنن (حنفي) دارند، ولى در بلوچستان بيش‌تر مردم داراى مذهب سنى حنفى هستند. برگزارى سوگ‌ها و عزاهاى عمومى در بين اهل تسنن و تشيع همچون ساير نقاط کشور صورت مى‌گيرد، ولى به عزادارى‌هاى خصوصى اهميت خاصى مى‌دهند. اين اهميت نشانه الفت و همبستگى عميقى است که در ميان مردم سيستان و بلوچستان وجود دارد. موقعى که کسى مريض مى‌شود همه بستگان و همسايگان براى ديدن بيمار مى‌روند. اين عيادت را اصطلاحاً «پرسه» مى‌گويند. در مجلس پرسه معمولاً پيرمردها قصه‌اى براى ديگران نقل مى‌کنند و از مهمانان با چاى و قليان پذيرائى مى‌شود. اگر بيمار بهبود نيافت و فوت کرد، مجلس پرسه به مجلس عزا و سوگوارى مبدل مى‌شود. حاضرين به گريه و زارى مى‌پردازند، مراسم تدفين برپا مى‌شود. اگر متوفى زن باشد او را زن و اگر مرد باشد او را مرد غسل مى‌دهد. پس از غسل، متوفى را در کفن مى‌پيچند و آخوند محل (مولوي) و مردم بر ميت نماز مى‌خوانند. سپس متوفى را در تابوت قرار مى‌‌دهند و به گورستان حمل مى‌‌نمايند. موقعى که تابوت به گورستان نزديک شد، مردمى که در گورستان جمع شده‌اند به احترام متوفى به استقبال جنازه مى‌روند. جنازه را در گور قرار مى‌دهند. يکى از نزديکان متوفى صورت ميت را باز مى‌کند و اجازه مى‌دهد همگان براى آخرين بار او را ببينند. پس از آن روى مرده را مى‌پوشانند و قبر را با خاک پر مى‌کنند، آنگاه مقدارى خرما به حاضران احسان مى‌شود که خوردن آن را ثواب مى‌دانند. پس از اين مرحله همهٔ حاضرين به خانهٔ متوفى باز مى‌گردند و پس از خوردن چاى و کشيدن قليان و خواندن فاتحه متفرق شده و به خانه‌هاى خود مى‌روند. معمولاً بستگان متوفى افرادى را که در مراسم تدفين حضور داشتند به نهار دعوت مى‌کنند و نزديک‌ترين فرد متوفى به مدت سه روز در خانه مى‌ماند. در اين مدت جهت تسلاى خاطر او به ديدنش مى‌روند. روز سوم نيز به عمل خير طبخ و احسان غذا مى‌پردازند. در روز چهارم اهالى را براى صرف ناهار دعوت مى‌کنند و براى آمرزش روح متوفى فاتحه مى‌خوانند و صلوات مى‌فرستند. پس از گذشت يک سال از تاريخ فوت، همگان را به ناهار دعوت مى‌کنند و پس از صرف ناهار فاتحه مى‌خوانند و صلوات مى‌فرستند و متفرق مى‌شوند. بدين ترتيب آخرين احترام نسبت به فرد فوت شده به عمل مى‌آيد.

سوگ‌ها و عزاهاى ملى، مذهبى و خانوادگى، استان چهارمحال وبختيارى :

مراسم سوگوارى در ميان بختيارى‌ها اهميت خاصى دارد و همراه با مراسم پرسوز و گدازى برگزار مى‌شود که محتملاً نشانهٔ‌انس و الفت و همبستگى عميقى است که ميان آن‌ها وجود دارد. اين اهميت هم در عزادارى‌هاى مذهبى و هم در عزادارى‌هاى خصوصى به بارزترين شکل مشهود است. عزادارى براى ائمهٔ اطهار به ويژه در ماه محرم مثل تمام نقاط ايران باشکوه برگزار مى‌شود. شيوهٔ اجراى مراسم تقريباً مثل ساير نقاط ايران است. دسته‌هاى زنجيرزنى، سينه‌زنى و حضور در مراسم مساجد و تکايا و گوش دادن به سخنان وعاظ از جمله جلوه‌هاى برگزارى اينگونه مراسم است. برگزارى مراسم عزادارى خانوادگى نيز جالب توجه است. در ايل بختيارى وقتى کسى فوت کند، ايل يکپارچه غرق ماتم و غم مى‌شود، انگار که همه برادر مرده‌اند و يا در سوگ خواهر خود نشسته‌اند. سالى طول مى‌کشد تا ياد عزيز از دست رفته به فراموشى سپرده شود. لحظه‌اى صاحب عزا را رها نمى‌کنند، «چوقا» از تن بيرون مى‌کنند و لباس سياه مى‌پوشند. وقتى خبر مردن زن يا مرد بختيارى گوش به گوش در ايل پيچيد، همه جمع مى‌شوند و متوفى را بر تخته پاره‌اى مى‌گيرند، مردها تخته را بر دوش مى‌گذارند تا به نزديکترين رودخانه محل برسند و با آب رود غسلس دهند. متوفى اگر زن بود در پناهگاهى کنار رود به وسيله زن شسته مى‌شود. بعد از غسل، سيد همراه ايل يا «سيد پيرشاه» يا «سيد امام‌زاده»هاى اطراف مسير و مکان کوچ و استقرار را خبر مى‌کنند تا بر مرده نماز ميت بگذارند و سپس مرده را به خاک مى‌سپارند. خاک که گودى گور را پر کرد، مردها در فاصلهٔ دور مى‌ايستند و و زن‌هاى ايل به دور گور حلقه مى‌زنند، گريه سر مى‌دهند و همراه با مرثيه که «گاگريو» گفته مى‌شود به شرح حال زندگى مرده مى‌پردازند.

در اين هنگام توشمال‌ها آهنگ غم‌انگيزى به نام «چپي» مى‌نوازند. بعد از اين مراسم «خيرات» شروع مى‌شود. صاحب عزا چادر سياهى برپا مى‌کند، مردم ايل تيره به تيره، طايفه به طايفه، براى دلدارى صاحب عزا مى‌آيند و «سرباره» مى‌آورند. معمولاً هر ده خانوار يا پانزده خانوار به نسبت امکانات مالى خود، ‌گوسفندى، پولى يا مقدارى قند و چاى همراه خود مى‌آورند که به آن سرباره مى‌گويند. سرباره مخارج عزادارى صاحب عزا را کاهش مى‌دهد. اين مراسم تا يک سال به طول مى‌انجامد، چرا که شايد تيره يا طايفه‌‌اى در مسافت‌هاى دور باشد و يا امکان حضور به موقع پيدا نکرده باشد. در سر سال خانواده صاحب عزا موظف است که با خريدن لباس‌هاى رنگارنگ به چادرها سر بزند و لباس‌هاى سياه را از تن آن‌هايى که براى همدردى با آنها سياه‌پوش بوده‌اند، در آورند و لباس رنگى هديه شده را بپوشانند. معمولاً زن‌‌هايى که پا به سن گذاشته‌اند و شوى از دست مى‌دهند، ديگر لباس سياه را از تن بيرون نمى‌آورند و تا آخر زندگى سياه‌پوش مى‌مانند. اما اگر زن جوان شوهر از دست داده باشد، ‌بعد از يک سال، ‌زن‌هاى مسن تيره و طايفه با لباس‌هاى رنگارنگ که قبلاً آماده کرده‌اند به سراغ او رفته و با اصرار از او مى‌خواهند که لباس سياه را از تن بيرون کند. وقتى کلانتر يا يکى از سرشناسان ايل بميرد، مراسم خاصى انجام مى‌شود. بدين ترتيب که زين و برگ اسب يا اسبانى را با پارچه سياه مى‌پوشانند و بر گردن اسب نيز پارچه‌هاى رنگين که يک سر آن بر زين و سر ديگرش روى پيشانى اسب است به بند دهانه مى‌بندند؛ سپس اسب را در حالى که دهانهٔ آن به دست يک نفر است در محوطهٔ امام‌زاده مى‌گردانند. اين پارچه را «يال پوش» مى‌‌‌گويند. چوقا و تفنگ متوفى را نيز روى اسب مى‌بندند. به علت طول زمان عزادارى در بختيارى که گاهى تا يک سال ادامه مى‌يابد، صاحبان عزا مخارج سنگينى را نيز متحمل مى‌شوند.

عزادارى و تعزيه‌خوانى، استان مازندران :


عزادارى و تعزيه‌خوانى در روستاى ميخسار کجور معروف است. رونق و اوج آن در ده روز اول محرم است. اهالى از نقاط مختلف و شهرستان‌هاى ديگر به زادگاه خود مى‌آيند تا در مراسم سوگوارى شرکت کنند. مرثيه‌خوان‌ها نيز که خود بومى هستند، در اين مراسم شرکت مى‌کنند. کسانى هم که نذر دارند به ترتيب نوبت، يا ناهار يا شام نذرى در مسجد روستا احسان مى‌‌کنند. سابقاً مراسم تعزيه‌خوانى و شبيه‌خوانى حوادث کربلا رواج داشت و انواع لباس، سپر، کلاه‌خود و زره جمع‌آورى و نگهدارى مى‌شد. گاهى نيز از طالقان و قزوين براى تعزيه‌خوانى به ميخسار مى‌آمدند. اکثر شب‌ها، به شکل و حالت ايستاده و با خواندن مرثيه‌هاى ضربى و آهنگين سينه مى‌زدند. عمل اين حلقه ايستاده را که مى‌چرخيد، «جوش زدن» مى‌ناميدند، يک نفر در وسط حلقه، حفظ هماهنگى و نظم را به عهده داشت تا آهنگ سينه‌زنى را تنظيم کند. معمولاً انبوه سينه‌زن‌ها تلاش مى‌کردند با ابراز احساسات در ميان مردم کسب اعتبار کرده و به ثواب اخروى برسند. ظهر عاشورا يا روز دهم محرم که مراسم سينه‌زنى به اوج خود مى‌رسيد، اسبى را با پارچه‌اى سفيد که تمامى آن با ماده‌اى قرمز، به نشان محل خونفشان تيرهاى اشقيا رنگ شده بود و همچين با پارچه‌اى رنگين و شمشير و چکمه مى‌آراستند و به شکل ذوالجناح در مى‌آوردند و در روستا مى‌گرداندند. مرثيه‌خوان‌ها پيشاپيش ذوالجناح در کوچه‌هاى روستا راه مى‌افتادند و از هر خانه‌‌اى پول، قند، ‌ چاى و نبات جمع مى‌‌کردند؛ تا از اين رهگذر، هم زحمات کسانى که در اين ده روز مرثيه و نوحه خوانده بودند، جبران شود و هم قند و چاى کافى براى مراسم بعدى مسجد محل تأمين گردد. اين مراسم که با شرکت‌تمامى اهالى و همراه با علم و کتل و اسب ذوالجناح انجام مى‌گرفت، مرثيهٔ بسيار معروفى دارد که براى همهٔ افراد آن مرز و بوم آشنا و خاطره‌انگيز است.

منابع استفاده شده برای مطالب بالا : سایت آفتاب /سایت دود عود/ استاد عباس کاظمی

 


عزادارى و تعزيه‌خوانى، روستاي تولون  استان اردبيل :

لازم به ذكر است كه مراسم تعزيه خواني (شبيه خواني) در شهرها و روستاهاي  استان اردبيل نيز از جايگاه و يژه اي برخوردار بوده بطوريكه مراسمات تعزيه خواني روستاهاي تولون و اني و گيلارلو در شهرستان گرمي و ساير شهرها و روستاهاي اين استان زبانزد خاص و عام بوده و طرفداران بسياري دارد. 

شبيه خواني

مقاله ای پیرامون تعزیه و شبیه خوانی تعزیه
تعزیه و تعزیت، هم به معنای تسلیت گفتن به یک داغدار از مصیبت است،هم به معنای اجرای نوعی نمایش مذهبی به یاد حادثه عاشورا که «شبیه خوانی »هم گفته می شود.

 

 

 

 

 

مقاله ای پیرامون تعزیه و شبیه خوانی تعزیه

تعزیه و تعزیت، هم به معنای تسلیت گفتن به یک داغدار از مصیبت است،هم به معنای اجرای نوعی نمایش مذهبی به یاد حادثه عاشورا که «شبیه خوانی »هم گفته می شود.اما توضیح هر یک:

● تسلیت گویی

اصل تسلیت گویی به خاطر مصیبتی که بر کسی وارد شده،در اسلام مستحب است.

رسول خدا«ص »فرمود:«من عزی مصابا فله مثل اجره » هر کس مصیبت دیده ای راتسلیت گوید،پاداشی همانند او دارد.و نیز طبق حدیثی از امام صادق «ع »،خداوند به حضرت فاطمه «ع »در سوگ شهادت حسین «ع »تعزیت گفت. از مستحبات روز عاشورااست که افراد وقتی به هم می رسند،نسبت به این مصیبت بزرگ به یکدیگر تعزیت وتسلیت گویند.این نشانه داغداری در این فاجعه عظیم و همبستگی با جبهه شهدای کربلاست.عبارتی که مستحب است در این تسلیت گویی گفته شود چنین است:«اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین علیه السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد علیهم السلام ». در این متن تعزیت،ضمن داغداری در سوگ سید الشهداء،مساله خونخواهی آن امام شهید در رکاب حضرت مهدی «ع »از خداوندخواسته شده است.

سنت تسلیت گویی در میان شیعه،نسبت به مناسبتهای دیگری که وفات معصومین «ع » پیش می آید رایج است و هنگام دیدار،جمله «اعظم الله اجورکم »را می گویند.

شبیه خوانی تعزیه خوانی و شبیه خوانی،نمایشی است که در یک محوطه،با حضور مردم توسطچند نفر انجام می گیرد که در نقش قهرمانان کربلا و با لباسهای مخصوص و ابزار جنگی وهمراه با دهل و شیپور،نیزه،شمشیر،سپر،سنج،کرنا،سرنا، خنجر،زره،مشک آب واسب،ایفای نقش می کنند.صحنه و نمایش،بر مبنای حوادث کربلا و مقتلها تنظیم می شود. تعزیه، اگر بصورت صحیح و با حفظ موازین و شئون معصومین انجام شود،تاثیر مهم می گذارد و وسیله انتقال فرهنگ شهادت به نسلهای آینده است.

«در فرهنگ شیعه،به معنای نوحه بر امامان شهید،نزدیک قبورشان یا در خانه سوگواران است که برای امام حسین «ع »نوحه می خوانند.در فرهنگ مردم،نمونه هایی ازتابوتهای سمبلیک برای کشته های کربلاست.در شهرهای مختلف شیعه نشین،روزعاشورا مراسم خاصی بر پا می کنند و هودجها و اسبهایی را راه می اندازند.برپایی اینگونه مراسم که در اماکن عمومی و مساجد و...به صورت تحریک کننده حزن مردم است،«تعزیه »نام دارد و با لباسها و...برخی حوادث کربلا را به صورت نمایش ارائه می کنند.دراین مراسم،روضه خوانی و نوحه خوانی هم انجام می گیرد و کودکانی هم بعنوان «پیشخوان »برنامه اجرا می کنند و متنهای اجرایی اغلب به صورت شعر است.شکل تکامل یافته تعزیه،جدید است.» در باره این نمایش مذهبی نوشته اند:«شبیه خوانی یا به اصطلاح عامه «تعزیه خوانی »،عبارت از مجسم کردن و نمایش دادن شهادت جانسوز حضرت حسین «ع »سید الشهدا ویاران آن بزرگوار یا یکی از حوادث مربوط به واقعه کربلا بود... شبیه خوانی ناطق،ظاهرادر دوره ناصر الدین شاه در ایران معمول شد،یا اگر قبلا چیز از آن قبیل بود،در دوره سلطنت ناصر الدین شاه رونقی بسزا یافت و شبیه خوانهای زبردستی پیدا شدند.ظاهر آن که مشاهدات شاه در سفرهای خود از تآترهای اروپا در پیشرفت کار تعزیه و شبیه خوانی بی تاثیر نبوده است ».

«شبیه خوانی و تعزیه خوانی »سنت هنری و نمایشی اهل تشیع است که سیمای وجیه و معصوم قدیسین را از روزگار کهن تا به امروز در برابر دیدگان اهل معنی عیان داشته است.» در باره کیفیت اجرای آن و سنتها و آداب مربوط به تعزیه،تحقیقات ارزشمندی انجام گرفته و آثاری تالیف شده است.در یکی از منابع آمده است:«تعزیه به احتمال قوی بصورت هیئت فعلی خویش در پایان عصر صفوی پدید آمد و از همه سنتهای کهن نقالی و روضه خوانی و فضائل و مناقب خوانی و موسیقی مدد گرفت و تشکیلاتی محکم برای خود ترتیب داد و کارگردانان ورزیده اداره آن را در دست گرفتند...تعداد تعزیه های اصلی که کمی از صد می گذرد،کیفیت تعزیه نامه ها که غالبا منظوم و در هر حال آهنگین یعنی مرکب از بحر طویل و شعر است،دستگاههایی که هر یک از خوانندگان باید شعر خود رادر آن بخوانند،آهنگ مخالف خوانان که دارای هیمنه و شکوه حماسی است...» به اقتضای نقشی که افراد مختلف در اجرای تعزیه و شبیه خوانی داشتند و حال و هوای شعرها و نحوه خواندن،اصطلاحات خاصی هم رایج بود،مثل:رجزخوانی،شبیه خوانی،نوحه خوانی،بحر طویل خوانی،مقتل خوانی،شهادت خوانی،هجران خوانی(از زبان اسرا)،اشقیاخوانی و شمرخوانی(از زبان سران سپاه عمر سعد).آنچه نقل شد،گوشه ای از کیفیت اجرای آن را نشان می دهد.به نقل دیگری توجه کنید:«شبیه خوانی و تعزیه درعصر صفویه هنوز در ایران مرسوم نشده بود...برپایی نمایش مذهبی یا تعزیه ظاهرا اززمان پادشاهی کریم خان زند در ایران معمول شده است...این نوع عزاداری که بیشترجنبه عامیانه داشته و رواج آن در شهرهای کوچک و قراء و قصبات ایران بیشتر ازشهرهای بزرگ بوده است...صورت ساده آن(شبیه سازی)که عنوانی نداشته در عهدصفویه معمول بوده و بعد از سلسله صفویه بصورت نمایش مذهبی روی صحنه آمده است...از خصوصیات تعزیه این بود که هر یک نقش خود را با خواندن اشعار مذهبی دریکی از دستگاهها و آوازها... اجرا می کردند و...مخالفین در جواب و سؤال با موافقین نیزرعایت بحر و قافیه را در اشعار می کردند.همچنین شمایل آنها با اصل نیز تناسب داشت.

مثلا شبیه علی اکبر،جوان هیجده یا نوزده و بیست ساله،خوش قیافه و نیکو اندام و...» مساله شبیه خوانی از دیدگاه فقهی و اعتقادی نیز مورد بحث و بررسی عالمان شیعه قرار گرفته است.برخی آن را تحریم و بعضی تجویز کرده اند. تاثیرگذاری عاطفی و نیزروحیه ضد ظلم که در پی دیدن نمایشهای تعزیه در افراد ایجاد می شود،از نقاط قوت ومثبت این نمایش مذهبی است.به همین جهت در ایران پس از انقلاب اسلامی،رواج وتوسعه بیشتری یافته و همراه این توسعه، تحولاتی هم در سبک اجرا،هم در محتوای اشعار و جهتگیری سیاسی اجتماعی پدید آمده است.در واقع،انقلاب اسلامی به تعزیه روح جدیدی بخشید و این هنر جان گرفت.صاحب نظران این فن،خود به تاثیر آن درروحیه سربازان و افسران در طول سالهای دفاع مقدس اعتراف کرده اند. اجرای تعزیه مخصوص ایران نیست،در کشورهای اسلامی و شیعی دیگری نیز این سنت مورد توجه است و با سبکهای گوناگون و اعتقادات و مراسم مختلف و ابزار وادوات دیگری اجرا می شود،از جمله در هند و پاکستان،که رواج بیشتری دارد.

 منبع:روزنامه آفتاب

شبيه خواني تولون برقرار است

وبسايت رسمي روستاي تولون بادرج خبري اعلام نموده كه مراسم شبيه خواني روستاي تولون مطابق برنامه برقرار خواهد بود و عاشقان و دوستداران حضرت آقا ابي عبدلله الحسين (ع) مي توانند در روز يازدهم محرم امسال نيز كه برابر با جمعه بيست و ششم آذرماه خواهد بود با سفر به روستاي مذهبي تولون در مراسم شبيه خواني تولون كه با حضور سادات و بزرگان روستاي تولون و اقشار مختلف مردم برگزار خواهد گرديد شركت نموده و از فيوضات و اجر معنوي ان برخوردار گردند.

 شبه خواني تولون

زمان اجراي اين مراسم بسته به فصول مختلف سال و شرايط جوي متغير بوده و معمولا از ساعت نه صبح آغازمي گردد. و ميدان جلوي مسجدجامع تولون مكان هميشگي تعيين شده جهت اجراي مراسمات رسمي روستاي تولون مي باشد.

محرم (ماه پيروزي خون بر شمشير)

محرم

السلام عليك يا اباعبدالله الحسين

خان كندي  و مغان گوركن

خان كندي

خان كندي و طبيعت كوهستاني

خان كندي گوشه اي از جهان پهناور

 

خان كندي

خان كندي گوشه اي از جهان پهناور

تولون

طبيعت روستاي تولون

منبع: پايگاه عكس طبيعت تولون

اصلاح اطلاعات اقتصادي خانوار ها شروع شد

بنابر اعلام مركز امار ايران

اصلاح اطلاعات اقتصادي خانوار ها شروع شد

براي هرگونه ثبت نام و اصلاح آمار خانواده خود بر روي لينك زير كليك نمائيد.

http://yaraneh.amar.org.ir

تا ۱۵ ديماه ۸۹ ادامه دارد